*وطن اوغلی * *به وبلاگ وطن اوغلی خوش آمدید*
| ||
|
یلدا و مراسمی که در نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال برگزار می شود مربوط می شود به ایزد مهر. سابقه ی شب یلدا یا چنان که امروزه اصطلاحا نامی است شب چله چندین هزار سال در ایران سابقه داشته و نخستین شب زمستان بوده که مصادف با زایش خورشید یا جشن زادروز مهر، خورشید شکست نا پذیر است .
نیاکان ما روشنی ، روز،تابش خورشید و اعتدال هوا را مظاهر نیک و ایزدی و تاریکی ، شب وسرما را نیز اعمال اهریمنی می پنداشتند. آنان مشاهده می کردند که برخی فصول روز ها بسیار بلند می شود و به همان نسبت بلندی ا زروشنی ونور خورشید استفاده می کردند در حالی که برخی اوقات روز ها را کوتاه می دیدند.کم کم ابن اعتقاد بر ایشان پیدا شد که نور و روشنی و ظلمت و تاریکی مرتب در نبرد و کشمکش هستند گاه خورشید و فروغ چیره شده و ساعات بیش تری در پرتو خود مردم را نیرومند نگاه می دارد و گاه مقهور تاریکی واقع شده و ساعات کم تری در آسمان خواهد بود.
گذشتگان ما دریافتند که کوتاه ترین روزها آخرین روزپاییز یعنی روز سی ام آذر و بلندترین شب شب اول زمستان یعنی نخستین شب دی ماه است.اما از آغاز دی روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاه تر می شود خورشید هر روز بیش تر در آسمان می ماند و نور و گرمی نثار می سازد به همین جهت آن شب را یلدا نامیدند یعنی زایش خوشید شکست ناپذیر .این شب را آغاز سال قرار داده بودند درست برابر با انقلاب زمستانی و آغاز زمستان .
در برهان قاطع در رابطه با واژه ی یلدا چنین آمده : یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب هاست در تمام سال و در آن شب یا نزدیک به آن شب آفتاب به برج جدی تحویل می کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می باشد و برخی گفته اند شب یلدا یازدهم جدی است.
یلدا تشکیل شده از چله ی بزرگ و چله ی کوچک.چله ی بزرگ از آغاز دی ماه است تا دهم بهمن که چهل روز تمام ادامه می یابد. چله ی کوچک از دهم بهمن ماه است تا بیستم اسپند و از آن جهت چله ی کوچک گویند که از شدت سرما کاسته می شود.
یلدا برابر است با شب نخست جدی و شب هفتم دی ماه جلالی و شب بیست ویکم دسامبر.
شب یلدا،چون طولانی ترین شب سال است ،نزد ایرانیان نحس شمرده می شود.جهت رفع این نحوست،آتش می افروختند،گرد هم جمع می شدند،خوان ویژه می گستردند و هرآنچه میوه ی تازه ی فصل ومیوه های خشک داشتند،در سفره می نهادند.این سفره جنبه ی دینی داشت و مقدس بود.از ایزد خورشید و روشنایی، برکت می طلبیدند تا زمستان را به خوبی و خوشی به سر آورند. میوه های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره،تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت در پیش داشته باشند. تمام شب را با بیدار ماندن و روشن کردن آتش در کنار یکدیگر می گذراندند تا به خورشید یاری دهند که دوباره متولد شود و اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد.
ولی آغاز دی ماه جشن بزرگ دیگری نیز بود .در ایران باستان بر هر روز نامی گذاشته بودند که برخی از این نام ها با نام ماه های سال مشابه بودند.هرگاه این روز ها در ماه هم نام خود قرار می گرفتند به مناسبت تقارن نام روز و ماه جشن به نام آن روز می گرفتند. دَذْوَ در اوستا به معنی آفریدگار وخداوند ودَدْوَ در پهلوی نیز شکل تغییر یافته ی همین واژه است.ماه دی(ددوی پهلوی)نیز نخستین روزش به نام اورمزد(آفریدگار)نامزد است که در روزگار گذشته این روز را خورروز یعنی روز خورشید نیز می گفتندو بعدا به خرم روز موسوم گشت که جشنی از جشن های ایران باستان بود.این ها همه دلالت بر تقدس و بزرگی این روز دارد که روز زادروز خورشیدشکست ناپذیر است.
ابوریحان در آثارالباقیه می گوید: دی ماه و آن را خور ماه نیز می گویند.نخستین روز آن خرم روز (=خُرَه روز) است واین روز و این ماه هر دو به نام خدای بزرگ است…
این روز نزد ایرانیان به ویژه مهرآیین ها بسی گرامی بود وبزرگ ترین جشن یعنی جشن تولد مهریاخورشید به شمار می رفت که آغاز سال محسوب می شد.
خورشید ،مهر یا میترا، همان مسیح و نجات بخش جهان از تسلط اهریمن و ادبار وی بود.هنگامی که آیین مهر از ایران در جهان متمدن کهن منتشر شد، در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی ۲۱ دسامبر را که برابربا شب آغاز دی ماه بود به عنوان روز تولد مهر جشن می گرفتند.اما در سده ی چهارم میلادی بر اثر اشتباهاتی که در کبیسه روی داد ، تولد مهر نجات بخش یا مسیحای منجی ۲۵ دسامبر واقع شد و از آن پس تثبیت شد.تا آن زمان تولد عیسای مسیح درششم ژانویه جشن گرفته می شد.اما دین اغلب رومیان و اغلب کشورهای اروپا،آیین مهر و میترا بود.به همین دلیل این جشن زادروز به ۲۵ دسامبر بازگشت.
درباره ی یلدا می توان گفت که یک واژه ی سریانی (بین النهرینی=تلفیقی از عربی،پارسی و ترکی) است به معنی زایش.رومی ها خود واژه ی ناتالیس Natalisرا به معنی زایش و تولد داشتند.مسیحیان سریانی واژه ی یلدا را با خود به ایران آوردندواز آن زمان زمان تا کنون در ایران ماندگار شده است.البته فقط تولد میترا و هنگام زمانی آن نبود که در مسیحیت وارد شد،بلکه در واقع امروزه همه ی مسیحیان جهان،که شب تولد مسیح را جشن می گیرند وتا بامداد بلندترین شب سال را بیدار مانده و با خوردن و نوشیدن به شادی می گذراندند،همان تولد میترا،مسیحای نجات بخش ، سوشیانت را جشن می گیرند و اغلب مراسم و مناسک وآدابشان مقتبس از آیین مهر است.
برچسبها:
خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید
و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید
رشته ای جنس همان رشته که بر گردن توست
چه سر وقت مرا هم به سر وعده کشید
به کف و ماسه که نایاب ترین مرجان ها
تپش تبزده نبض مرا می فهمید
آسمان روشنی اش را همه بر چشم تو داد
مثل خورشید که خود را به دل من بخشید
ما به اندازه هم سهم ز دریا بردیم
هیچکس مثل تو و من به تفاهم نرسید
خواستی شعر بخوانم دهنم شیرین شد
ماه طعم غزلم را ز نگاه تو چشید
من که حتی پی پژواک خودم می گردم
آخرین زمزمه ام را همه شهر شنید
محمدعلی بهمنی برچسبها:
ببر گون منیله یار آراسیندا گیله دوشدی@
اولمازدی گلایه آرادا ایش بئله دوشدی @
تاب ائتمزیدیم آیریلیغا بیرجه دقیقه@
گوندن گونه،آیدان آیا،ایلدن ایله دوشدی@
تک قویما منی گل گینه هردن منی یوخلا@
بیردن گورسن تاپدی اولوم فاصله دوشدی@
برچسبها:
گر چه عشق اهلی ایچر باده می جان سالیغینا
ایچرم جام شرابی یارادان سالیغینا
ایچرم سل ده سارا داغدا چوبان سالیغینا
ایچرم مین گول ایچینده بیر تیکان سالیغینا
جوانی آیریلیق آخرده قوجالدار بیلیرم
ایچرم بیر قوجا شکلنده جوان سالیغینا برچسبها:
گوزلیم سالما گوزونن منی بیگانه کیمین
سویرم من سنی بیر عاشق دیوانه کیمین
نه اولار شمع اولاسان عالمه سن نور سالاسان
منده هرگون دولانام باشیوه پروانه کیمین برچسبها:
قوجالمیشام جوانلیغا آغلارام
گئچیب گئدن نادانلیغا آغلارام
گدنمیرم دوستلاریما باش چکم
قدیم اولان قوناخلیغا آغلارام
چراغینان گونوز گزیب تاپمادیم
تاپیلمیان انسانلیغا آغلارام
چوبانلیغی هئچ شاهلیغا وئرمرم
دوستدان دوشن اوزاخلیغا آغلارام برچسبها: روزتان نوروز، نوروزتان پیروز، پسوردتان مرموز ، اینباکستان پرسوز، ماشینتان لکسوز ، لکسوزتان کم سوز، ناهارتان قارپوز ، سیگارتان برموز ، بدخواهتان پفیوز ، غمهایتان ریفیوز ، اوقاتتان محضوض ،
سال نو،سال1393مبارک برچسبها:
برچسبها:
برچسبها: برچسبها: عزیزم بیادر کوچه های تنگ و غریب، برای هر غریبی سایه باشیم. اگر صدبار قلبی را شکستیم، بیا یکبار با احساس باشیم. برچسبها: نام تبریز به عنوان شهر اولینها T@BRIZIM
برچسبها: در گلستانی به هنگام خزان رهگذر بود یکی تازه جوان *لطفا بخوانید* برچسبها: قدم می زد درون رویاهایش ، دردو دل می کرد با آرزوهایش ، صحبت می کرد با همزبانش. ساده بود و بی ریا ، خسته از یک فریاد بی صدا! برچسبها: شب بود ، شبی که تصویری سیاهتر از گذشته ها داشت… برچسبها: خدایا این فرشته مهربان کیست که از آسمان برایم هدیه کرده ای؟ برچسبها: اگر می خواهی عاشق شوی قلب را آماده حرفهای صادقانه کن… برچسبها: من و گل رز قرمزي که توي حصار شيشه اي محبوس شده بود . روبروي هم . با يک خروار دليل براي شاديهاي مشترک و يک کمي غصه براي همدردي . گل رز قشنگم تو منو ياد کسي که تورو بمن هديه کرد مي ندازي .ولي من . نمي خواهي بگي که من تورو ياد اون کسي مي ندازم که تو رو توي اون شيشه ي کذايي کرده . اگه بخواهي ،يکروز زندان شيشه ايتو مي شکنم و ميارمت بيرون . ولي. ولي اونوقت مي ميري .آخه بيرون ، توي دنياي ما هوا خيلي سرده .مي دوني سرد چيه؟ گلها تحملشو ندارن . من نمي خوام حصارتو بشکنم که بعدش ببينم که توي دنياي سنگي ما قلبت شکسته شده يا توي اين سرماي قلب آدمها قلب کوچولوي سرخت يخ زده باشه . ولي من مواظبت هستم . من دوستتم .ولي .مي دوني چيه؟ مي ترسم تو معني دوستيو نفهمي . آخه هر چي باشه تو يک گل پارچه اي هستي . يک گل مصنوعي با يک دنياي مصنوعي . تو دوست من هستي؟ يعني قلبت هم پارچه ايه؟ برچسبها:
یو خی اویرتدی اوشاقلیقدا منه خواب کی یوخ ایلک دفعه کی چورک وردی منه نان دمدی ازلیندن منه دوزدانه نمکدان دمدی آنام اختر دمییبدیر منه اولدوز دییب او سو دوناندا دمییب یخدی بالا بوز دییب او قار دییب برف دمییب،دست دمییب ال دییب او منه هش واخ بیا سویله مییب گل دییب او یاخشی خاطرلایرام یازگونی آخشام چاغیلار باخچانین گون چیخانیندا کی ایلیق گون یاییلار او دئمزدی که بیا شانه زنم بر سر تو گر نیایی بزنم شانه سر خواهر تو گل دییردی دارییم باشیوی ای نازلی بالام گلمه سن گر باجیوین آستاجا زلفون دارارام بلی داش یاغسادا گویدن سن اوسان منده بویام وارسنین باشقا آنان واردی منیم باشقا آنام ئوزومه مخصوص اولان باشقا ائلیم واردی منیم ائلیمه مخصوص اولان باشقا دلیم واردی منیم ایسته سن قارداش اولاخ بیر یاشیاخ بیرلیک ائده ک ورسن قول قولا بوندان سورا بیر یولدا گئده ک اولا اوزگه کولکلرله گرک آخمیاسان ثانیا وارلیقیما خلقیمه خور باخمیاسان یوخسا گر زور دییسن ملتیمی خوار ائده سن
گون گلر صفحه چونر مجبور اولارسان گئده سن برچسبها:
برچسبها: |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |