|
*وطن اوغلی * *به وبلاگ وطن اوغلی خوش آمدید*
| ||
|
|
نام تبریز به عنوان شهر اولینها T@BRIZIM
برچسبها: در گلستانی به هنگام خزان رهگذر بود یکی تازه جوان *لطفا بخوانید* برچسبها: قدم می زد درون رویاهایش ، دردو دل می کرد با آرزوهایش ، صحبت می کرد با همزبانش. ساده بود و بی ریا ، خسته از یک فریاد بی صدا! برچسبها: شب بود ، شبی که تصویری سیاهتر از گذشته ها داشت… برچسبها: خدایا این فرشته مهربان کیست که از آسمان برایم هدیه کرده ای؟ برچسبها: اگر می خواهی عاشق شوی قلب را آماده حرفهای صادقانه کن… برچسبها: من و گل رز قرمزي که توي حصار شيشه اي محبوس شده بود . روبروي هم . با يک خروار دليل براي شاديهاي مشترک و يک کمي غصه براي همدردي . گل رز قشنگم تو منو ياد کسي که تورو بمن هديه کرد مي ندازي .ولي من . نمي خواهي بگي که من تورو ياد اون کسي مي ندازم که تو رو توي اون شيشه ي کذايي کرده . اگه بخواهي ،يکروز زندان شيشه ايتو مي شکنم و ميارمت بيرون . ولي. ولي اونوقت مي ميري .آخه بيرون ، توي دنياي ما هوا خيلي سرده .مي دوني سرد چيه؟ گلها تحملشو ندارن . من نمي خوام حصارتو بشکنم که بعدش ببينم که توي دنياي سنگي ما قلبت شکسته شده يا توي اين سرماي قلب آدمها قلب کوچولوي سرخت يخ زده باشه . ولي من مواظبت هستم . من دوستتم .ولي .مي دوني چيه؟ مي ترسم تو معني دوستيو نفهمي . آخه هر چي باشه تو يک گل پارچه اي هستي . يک گل مصنوعي با يک دنياي مصنوعي . تو دوست من هستي؟ يعني قلبت هم پارچه ايه؟ برچسبها:
یو خی اویرتدی اوشاقلیقدا منه خواب کی یوخ ایلک دفعه کی چورک وردی منه نان دمدی ازلیندن منه دوزدانه نمکدان دمدی آنام اختر دمییبدیر منه اولدوز دییب او سو دوناندا دمییب یخدی بالا بوز دییب او قار دییب برف دمییب،دست دمییب ال دییب او منه هش واخ بیا سویله مییب گل دییب او یاخشی خاطرلایرام یازگونی آخشام چاغیلار باخچانین گون چیخانیندا کی ایلیق گون یاییلار او دئمزدی که بیا شانه زنم بر سر تو گر نیایی بزنم شانه سر خواهر تو گل دییردی دارییم باشیوی ای نازلی بالام گلمه سن گر باجیوین آستاجا زلفون دارارام بلی داش یاغسادا گویدن سن اوسان منده بویام وارسنین باشقا آنان واردی منیم باشقا آنام ئوزومه مخصوص اولان باشقا ائلیم واردی منیم ائلیمه مخصوص اولان باشقا دلیم واردی منیم ایسته سن قارداش اولاخ بیر یاشیاخ بیرلیک ائده ک ورسن قول قولا بوندان سورا بیر یولدا گئده ک اولا اوزگه کولکلرله گرک آخمیاسان ثانیا وارلیقیما خلقیمه خور باخمیاسان یوخسا گر زور دییسن ملتیمی خوار ائده سن
گون گلر صفحه چونر مجبور اولارسان گئده سن برچسبها:
برچسبها: سر آغاز نامه عاشقانه با نام یارم مینویسم صادقانه. از عشق مینویسم از صفایش،از محبت مینویسم از وفایش،از دلش مینویسم از نگاهش. در همان لحظه ی اول که تو را دیدم عاشقت شدم،عاشق آن چهره ی ماهت شدم،عاشق آن قلب تنهایت شدم. عاشق حرفهای مهرت شدم،عاشق چشمهای زیبایت شدم. در همان لحظه ی بیاد ماندنی دلم به دست و پایم افتاده بود که بیایم با تو درد دل کنم . چیزی در دلم مانده وغوغا به پا کرده که موقع درد و دلهایم به تو خواهم گفت...! می خواهم بگویم دوستت دارم ، عاشقت هستم. در همان لحظه ی اول که تو را دیدم احساسی در دلم داشتم! احساس میکردم چشمانت به من می گویند بیا با هم باشیم ، از هم بگوییم ، بادل باشیم. چشمانت به من میگویند بیا و با عشق همسفر باش! ای هستی ام ، ای یاورم ، ای دلدار زندگی ام زودتر بیا و در قلبم خانه کن. بیا و قلبم را آرام کن. بیا تا دلم خون نشده ، تا گل خونمون همش پرپر نشده! بیا سر قرارمان ، قرار هر روز و هر شبمان. نامه ام را برایت بر روی بهترین کاغذ زندگی مینویسیم با جنس اعلا. اما نامت را بر روی دیواره سرخ قلبم تا ابد نگه خواهم داشت. برچسبها: |
|
| [ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] | ||